Monday, November 20, 2006

تغییر آدرس و بهینه سازی وبلاگ

با همت و لطف همنورد گرامی آقای حمید بنیادی
وبلاگ باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند
با لوگوی جدید
و در آدرس جدید
به فعالیت خود ادامه خواهد داد
از کلیه اعضاء و همنوردان محترم درخواست میکنیم از
روز سه شنبه ...... 30/آبان/1385
از طریق آدرس
باباشگاه خود ارتباط داشته باشند
ای میل آدرس باشگاه
پیام گیر باشگاه بر روی مسنجر
ID YAHOO! MESSENGER : DAMAVANDCLUB

Sunday, November 19, 2006

دعوت به همکاری




وبلاگ باشگاه ما


بولتن آوای دماوند

از کلیه اعضاء و همنوردان گرامی که تمایل به همکاری در زمینه های ذیل را دارند دعوت به همکاری می نماید:
  • تهیه خبر
  • گزارش
  • مصاحبه
  • مطالب آموزشي
  • ترجمه متون
  • عكس
انجام فعالیت های فنی در زمینه رسانه مکتوب آوای دماوند مانند :
  • تايپ
  • صفحه آرايي
  • ويرايش
  • و ديگر امور مرتبط
برای کسب اطلاعات بیشتر و پیوستن به جمع تیم فرهنگی باشگاه کوه نوردی و اسکی دماوند با آدرس damavandclub@yahoo.com تماس حاصل فرمائید.

با تشکر از همه عزیزان

Saturday, November 18, 2006

کلاس کارآموزی سنگنوردی باشگاه












کلاس کارآموزی سنگنوردی اعضاء آزمایشی
باشگاه کوه نوردی و اسکی دماوند
در روز های آخر واپسین هفته آبان ماه
با مربیگری آقایان
فرشاد خلیلی
سلیم شالوم
حسین ابولحسنی
اسماعیل اسماعیل زاده
وحید بهرامی
برگزار گردید



گزارش صعود قله خان تنگری..... از حامد کرامت











گزارش صعود به قله

خان تنگری
7010

حامد کرامت - محمد بهرامی


منطقه تیان شان - کشور قرقیزستان

اجرا شده در مرداد ماه85
....................

تاریخ ارائه گزارش

دوشنبه 29/آبان/85

همراه با نمایش فیلم




همایش " زن و کوه " گزارشی از مینو ضابطیان





تجربه ای صمیمانه
در

همایش زن و کوه



.............................

حدود 2 ماه پیش از شروع همایش از من در خواست شد تا وظیفه ی اجرای این کار را بر عهده گیرم . ولی بعلت درگیری های کاری و مشغله زیاد از یک طرف و احساسی که دائما به من گوشزد می کرد این کار را باید با قدرت و تسلط زیاد انجام داد ; از طرف دیگر باعث شد از قبول آن سر باز زنم در ضمن اخباری هم که از شکل گیری کار خبر می دادند چندان رضایت بخش نبود و از خودم می پرسیدم ضرورت انجام این کار در جائی که زنان کوه نورد فعال خود در این عرصه تلاشی ندارند ; چیست ؟ و آیا می توان از زبان کسانی سخن گفت که خودشان تماشاچی ماجرا هستند ؟ فکر می کردم اگر قرار است کاری هم انجام شود باید صبر کرد تا زمان و زنان خودشان ضرورت این تکاپو و شروع را ثابت کنند ! مخالف من ادامه داشت تا اینکه ........ نزدیک به 15 روز به آغاز همایش ; یکی از پیشکسوتان کوهنوردی و انجمن که برای ایشان احترام خاصی قائل بودم با من تماس گرفتند و مجددا در خواستی را که دوستانم بارها تکرار کرده بودند را مطرح نمودند و خاطر نشان کردند که فعالیت های خوبی انجام شده و نظم لازم و مورد نظر در کارها وجود دارد اما مشکل در زمینه اجرا می باشد ! قرار شد در اولین نشست دوستان دست اندرکار شرکت کنم ; با خودم فکر کردم در آن جلسه دلایل قانع کننده ای خواهم آورد و عذر خواهم خواست ; اما با شرکت در جلسه و دیدن زحماتی که کشیده شده است گویا حس شرکت در کاری که مخصوص و برای خانمهاست بر سایر احساس ها و مشکلات شخص ام غلبه کرد و از همان لحظه سعی کردم مهیای کار شوم.
بسراغ اینترنت و منابع موجود پیرامون کوهنوردی خصوصا کوهنوردی بانوان رفتم و بر اساس موضوعات برنامه مطالبی را جمع آوری کردم ; در جلسه دوم که در انجمن داشتیم از دوستان خواستم صورت و زمان دقیق هر برنامه را در اختیارم بگذارند تا بر اساس آن به زمان بندی لازم و ترتیب دقیق اجراها دست یابم.
جلسه سوم شب قبل از همایش یعنی چهار شنبه 17 آبان بود درآن روز قرار بود اجرای آزمایشی داشته باشیم اما پس از چند ساعت حضور در محل انجمن به جمع بندی خاصی نرسیدیم کثرت مطالب و موضوعات مسئولین این کار را دچار بی برنامگی کرده بود ; زمان کمی داشتند اما نمی توانستند از مطلبی صرف نظر کنند . سر انجام تنظیم نهایی را به 2 ساعت قبل از اجرا موکول کردیم ; هر چند تغییرات تا اندکی پیش از شروع برنامه ادامه داشت اما سعی شد به بهترین شکل حل شود.
بعلت تقارن برنامه با مراسم حمل مشعل در آکادمی و تبعاتی که این مراسم خاص داشت انتظار اختلال در برنامه می رفت به همین علت در همان شروع تصمیم گرفته شد مراسم با 15 دقیقه تاخیر آغاز شود . در حالیکه سالن رفته رفته شلوغ و شلوغتر می شد از دوست خوبمان جناب آقای احمد محمد زکی خواسته شد تا با اجرای دلنشین خود ( ساز تمبور ) پذیرای جمع در این 15 دقیقه باشند.
سرانجام در ساعت 17:15 پس از پخش سرود جمهوری اسلامی توسط مسئولین سالن ; نوبت به من رسید در پای تریبون حاضر شدم و مطمئن بودم حضور محکم و قوی از لحظه شروع می تواند به تمام کسانیکه پس از من در آن جایگاه حاضر شده و در پیش روی خود تعداد کثیری از مهمانان را می بینند اعتماد به نفس می دهد
در شروع متنی را قرائت کردم که حال و هوای پائیز ; تنوع ; وحدت و عشق ورزیدن را داشت و سر انجام به ایران رسیدم و با شعری از فریدون مشیری مطالبم را ادامه دادم . درنوشتن متن قرائت شده سعی داشتم به موارد زیر توجه داشته باشم :
1. عشق یه طبیعت و کوه
2. عشق به ایران
3. انتظار در جامعه کوه نوردی برای رسیدن روز همایش
4. اشاره به فعالیت های عده ای قلیل برای شکل گیری همایش
5. و بطور کلی معطوف داشتن توجه جمع به عنوان همایش و جایگاه زن کوه نورد ایرانی
از سایر بخشهای برنامه هم می توان به تاریخچه صعود زنان جهان اشاره داشت که کاری نو و متفاوت بود ; در پایان این بخش با اشاره به جمله ای از" روبین اربس فیلد " که زن بودن خود را نقطه ی ضعف نمی داند و معتقد است زن و مرد در کنار هم می توانند به کوه نوردی بپردازند و قوت و قدرت را امری نسبی برای مردان و زنها در نظر میگیرد و در نهایت اینطور نتیجه میگیرد که " زن و مرد به یکدیگر انگیزه می دهند و در کنار هم بهتر کار میکنند " از خانمها خواستم از پرداختن به مرز بندی های فمینیستی پرهیز کنند ... اول خودشان را باور داشته باشند و سپس سعی کنند با توجه به توان فیزیکی و روحی خود و نه صرفا بنا به دنباله روی نا آگاهانه از آقایان ; عمل کنند . از آنها دعوت کردم به عنوان پتانسیل مناسب در عرصه کوهنوردی ایران در بعد فرهنگی کوه نوردی ( موردی که کوه نوردان مردهم ضعف های فراوان دارند) فعالتر عمل نمایند و از فیلم تاریخچه فعالیت های کوه نوردی بانوان به عنوان شروعی خوب یاد کردم.
در ادامه برنامه نمایشی آماری از فعالیت کوه نوردی بانوان درسطح کشور بر اساس پرسش نامه های ارسالی و پاسخ‌های دریافتی ارائه شد
یکی از بخش های مناسب دیگر برنامه ; میزگردی بود که شاید بنظر عده ای از دوستان بی نتیجه به پایان رسید اما به نظر من هدف از انجام آن بدست آوردن یک نسخه از قبل پیچیده شده نبود و بلکه دادن آگاهی به بانوان در زمینه وضعیت آنها در شکل های مختلف بود.
ناگفته نماند ; پیش از شروع میزگرد متنی را از زبان مادری که کوهنوردی را دوست دارد اما مجبور است بخاطر فرزندش گذشت داشته باشد را قرائت کردم تا فضای سالن متناسب با حسن و حال میزگرد و بحث ها یی که در آن پیرامون مسائل زن و کوه مطرح می شد قرار گیرد.
( با تشکر از دوست ارجمند آقای احمد محمد زکی که با نواختن تمبور من را همراهی کرد )
بخش کوتاهی هم اختصاص به اجرای موسیقی زنده توسط 2 دوست جوان داشت ; که میهمانان را با این جمله به شنیدن ساز آنها دعوت نمودم.
موسیقی بیان احساسی است که در قالب کلمات نمی گنجد و کلامیست که نمی توان آنها را فراموش کرد و بیان نکرد . و از جمع خواستم به ناگفته هائی ازشور و حال همایش با جانی که موسیقی می دهد گوش دهند.

**********
تذکر: ضمن قدر دانی از کلیه بانوانی که در طول همایش با ارائه مقالات خود به نمایندگی از سایر بانوان شهر های مختلف این مرز و بوم به فعالیت های کوه نوردی اشاره داشتند و یا به بی مهری های موجود گلایه می ورزیدند و همنوردان را به چاره جوئی فرامی خواندند ... یاد آوری می نمایم این گزارش از زبان مجری برنامه در رابطه با نحوه شکل گیری اجرا و مطالب ارائه شده توسط مجری میباشد و به دیگر عزیزان نمی پردازد

**********

در خاتمه فراموش نکنیم شروع هر کار شجاعت می خواهد و ادامه دادن و تلاش بر حفظ دستاورد هر پدیده باز شجاعتی مضاعف می طلبد و هرگز هیچ کاری در این دنیا را نمی توان انجام داد که در غایت مطلوب مورد تائید همه کس قرار گیرد . دسده و شنیده ایم که انتقاد های مغرضانه به قدری زیاد می شود که خود شخص در گیر کار هم باور می کند که در اشتباه است ; اما در نهایت کسی موفق است که با اندیشه و تدبیر با جسارتی بالا کار را آغاز نموده ; اهتمام ورزد و تا به سرانجام مطلوب نرسیده رهایش نکند همانند کوه نوردی که تا مرز رهائی روح از بدن در تلاش برای رسیدن به اوج سر از پا نمیشناسد. شاید ذکر این جمله از یک کوه نورد زن انگلیسی زبان جالب باشد :



"Those who say it cant be done should get out of way of those who are doing it "

" آنها ئی که می گویند نمی توان کاری انجام داد بهتر است از سر راه کسانی که در حال انجام دادن کار هستند کنار بروند. "


پایدار باشید

Wednesday, November 15, 2006

در حاشیه همایش زن و کوه ..... از لیلا اسفندیاری




در حاشیه همایش

قسمت اول - وقتی وارد مجموعه انقلاب شدم وانتی را دیدم که تعدادی دسته گل بزرگ خیلی شیک همراه داره; فکر کردم این دسته گلها را برای جشن دیگری که همزمان با همایش زن و کوه برگزار شده; می برند ... وقتی یه سالن همایش رسیدم ساعت حدود 3 بعد از ظهر بود و هنوز ساعاتی به شروع برنامه مانده ... افراد زیادی آنجا بودند ... زنها و مردها ... به هر حال در کمال تعجب دیدم این دسته گلها مربوط به مراسم همایش زن و کوه می باشد و این زنها و مردها آمده بودند تا جانی به این همایش ببخشند.

قسمت دوم - و این نخستین همایش ; با قدرت ; آغاز شد . اجرای خوب خانم ضابطیان حال و هوای دیگری به همایش داده بود، دوستان شهر های دیگر بخوبی درک کرده بودند که کجا می توانند حرفهایشان را بزنند و چه صمیمانه آن را بیان کردند ; هر چند زمان گله گذاری از وضعیتی که داریم تمام شده ومی بایست بدنبال راهکار مناسب برای تغییر شرایط بود ...می باید سنتهای دست و پا گیر را شکست و زنان ما نشان دادند که می توانند .... افرادی هم در این همایش بودند که جایگاهی در بین ما ندارند و همه ما می دانیم جایگاه آنها کجاست !!! ( آن کسانی که در گوشه های پرت همایش به لودگی و مسخره بازیهای کودکانه مشغول بودند.

قسمت سوم - و اما غلط های املائی ; که به نظر من چندان زیاد نبود ; متاسفانه ما وقتی با یک موضوعی مثل همایش ; جشنواره و یا یک برنامه بزرگ روبرو می شویم توقع داریم همه خواسته های ما برآورده شود ولی از یک موضوع مهم غاقل می شویم آنهم مسائل پشت صحنه ; ریشه کار و غیره است.
همایش زن و کوه شاید در بعضی قسمتها نتوانست توقع خیلی ها را بر آورده کند ولی باید به این نکته مهم توجه کنیم که ما در جامعه ایی زندگی می کنیم پر از محدودیت – کاستی – سنت گرائی بعضا افراطی ( سنت های دست و پا گیر ) با توجه به این عوامل نامشهود و فشار های موجود ; افراد برگزار کننده بارها و بارها مجبور بودند شکل کار را عوض کنند هر لحظه خبری می رسید. " نمی‌توانید چنین کاری بکنید "

قسمت چهارم - در میزگرد که بدون نتیجه پایان گرفت حرفها زده نشد به چه دلیل؟ من فکر می کنم شاید .... سانسور

قسمت پنجم - خانم های فعال بخوبی معرفی نشدند !!! اینها کسانی هستند که ( بعضا بهمراه پسران کوه نورد) در بند یخچال و پل خواب و در مناطق مختلف سنگنوردی و کوهنوردی مورد ضرب و شتم قرار می گیرند ; ساعتها در پاسگاهها ی مختلف انتظامی می مانند و مورد سین جیم قرار می گیرند ; توبیخ می شوند ;تحقیر می شوند ... چرا؟
فقط بخاطر اینکه جوان هستند و می خواهند ورزش کنند میخواهند طعم آزادی را یچشند و در نهایت فکر کنند اینها از کارشان اخراج می شوند در اردوهای دولتی یا دوره های مختلف نمی توانند شرکت کنند ....به هر دلیل ; بخاطر نداشتن وسیله ; خط می خورند ; بخاطر غلط گیری ; بخاطر نداشتن!!! و سایر معضلات .... توقع ما این بود که این افراد که به نوعی تمام زندگیشان را گذاشته اند به شایستگی معرفی شوند ; اما گله ای نیست ; هر جوری که بخواهیم می شد درکشان کرد.

قسمت ششم - و اما گله اصلی که شاید اکثر کسانی که به این همایش آمدند متوجه اش شدند و شاید در نظر آنها بی انظباطی اعضاء برگزار کننده یود ( در رابطه با تغییرات بوجود آمده در زمان و مکان برگزاری همایش ) .... ولی خوبه به عرض همه دوستان برسانم که ... نخیر
باز هم باید تذکر بدهم که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که برای آدمها ; زندگیشان و وقتشان ارزشی قائل نیستند . شهرداری تهران مکانی را برای برگزاری همایش اختصاص می دهد اما چند روز قبل از زمان موعود با یک دلیل نه چندان منطقی ( جلسه داریم ) مکان را می گیرد و حالا شما ببینید چه حجمی از کار اضافه بر دوش برگزار کننده می ماند همین اتفاق برای اردوگاه چمران هم افتاد ولی با دوندگی حل شد شما قضاوت کنید معضل در کجاست ... درد کجاست.
قسمت هفتم - من لیلا اسفندیاری نسبت به فیلم " تاریخچه فعالیت زنان کوه نورد " که در همایش به نمایش در آمد انتقاد دارم .!! چرا که فعالیت های مرا به شکلی کم رنگ و کم فروغ گزارش داده .... من با درگیریهای زیاد ; سنت شکنیها ; رد شدن ها ; در پاسگاه ماندن و تلاش و فشار های زیاد .... به این مرحله رسیده ام و دوست داشتم که بهتر از اینها معرفی شوم ولی وقتی تنها شدم و در آرامش به همه زوایا ی آنچه گذشت پرداختم ; دیدم .... من گم هستم و از این که در این جامعه زندگی می کنم ... متاسف شدم.

Tuesday, November 14, 2006

اطلاعات تازه از مخروطهای کاراکروم - منطقه ترانگو


برج های ترانگو

یکی از اعضاء تیم اتریش در مسیری نو

ترکیبی از سنگ و یخ

بر روی شیپتون کوچک


تیم اتریش در بیس کمپ



سال2006 فصل پرباری برای بعضی تیم های کوهنوردی در مخروط های پاکستان در برداشت
گزارش هیات اتریشی حاکی از گشایش مسیر جدید همراه با صعود هائی جذاب در منطقه ترانگو بوده است
کوه نوردان اتریشی 40 روز از امسال را ; از ماه جولای تا آگوست ( مرداد تا شهریور)در حال کوهنوردی بسر بردند
آنها مسیری به نام

" winds of change "
با درجه سختی
7a+

را بر روی رخ شرقی شیپتون کوچک و یک مسیر تازه ترکیبی از سنگ و یخ تا قله ترانگو را گشودند
آنها همچنین بعضی از مسیرهای هیجان انگیز قبلی را صعود کردند که از جمله آنها می توان به اولین تکرار مسیر

" women and chalk "

بر روی برج شیپتون ; مسیری که اولین بار بوسیله کوهنوردان ایتالیاتی در تابستان 2001 باز شده بود اشاره کرد
بعلاوه تیم اتریش صعود های جذابی به سبک آلپی در منطقه اجرا نمودند

کوه نوردان تیم اتریش عبارتند از
thomas Scheiber , Hansjörg Auer , Matthias Auer , Karl Dung and Ambros Sailer

برای خواندن اصل خبر یه اینجا سر بزنید
ترجمه و گردآوری : سعید صبور

مسیر

women and chalk


یادآوری
برج شیپتون با ارتفاع 5850متر با دیواره هائی به ارتفاع 1000متر دارای ارزش خاصی در دنیای دیواره نوردان می باشد
در سال 2001 مسیری جدید در دیواره شرقی این برج گشوده شد . این مسیر 1150 متر ارتفاع داشت که طی13روز با 29 طول طناب و با درجه سختی 11/5 و حداکثر13/5 گشوده شد
صعود کنندگان به طور متوسط در هر روز 2 طول طناب از مسیر جدید را صعود می نمودند و شب را بر روی تاقچه های معلق سپری میکردند
جالب است بدانید که این مسیر کاملا طبیعی صعود شده است
نام این مسیر جذاب هست
women and chalk
گشاینده های ایتالیائی این مسیر عبارتند از
Mauro Bole , Mario Cortese and Fabio Dandri
بر گرفته از مجله کوه ... شماره 25 ... بخش " برای شما خوانده ایم " از " علی پارسائی